پیشگیری از اعتیاد
امروز۰۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳

خدمات سایت پیشگیری :1 - آخرین اخبار اعتیادی            2- اطلاعات نسبتا کامل در مورد مواد و دسته بندی آنها               3- ایجاد صفحات اختصاصی برای اساتید ،مربیان،مراکز درمانی ، اصناف و ...             4 - مطالب روانشناسی و...                 5- انعکاس تصاویر و فیلم های جلسات پیشگیری ...            6- ارائه مطالب آموزشی در قالب بروشور،نشریه، پی دی اف، اسلاید و ....               7- گالری متنوع از فیلم و عکس و انیمیشن 

آمار برگزاری جلسات

آماربازدید سایت

افراد آنلاین : 37
  بازدید امروز : 467
  بازدید دیروز : 1353
  بازديد ماه : 1820
  بازديد كل : 4328852
  تعداداعضا : 406

نقش بیماری‌های جسمی در گرایش و بروز اعتیاد

تعداد بازدید :   4099

 

نقش بیماری‌های جسمی در گرایش و بروز اعتیاد

 

مصرف موادمخدر یکی از مهم‌ترین معضلات عرصه پزشکی و روان‌پزشکی می‌باشد که گستره جهانی یافته است؛ مصیبتی که میلیون‌ها زندگی را ویران و سرمایه‌های کلان را صرف مبارزه با آن و جبران صدمات ناشی از آن می‌نماید و متأسفانه قربانیان مصرف موادمخدر نیز رو به افزایش بوده و همه مرزهای فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی را درنوردیده و سلامتی بشر را مورد تهدید قرار می‌دهد.

تبلیغات مسموم استعمار سیاه نشان می‌دهد که موادمخدر نه تنها مشکل ایجاد نمی‌کند؛ بلکه از خیلی از بیماری‌ها پیشگیری می‌نماید و موادمخدر درمان دردها و آفریننده شادی‌هاست و این تفکر خود موجب عادی بودن مصرف موادمخدر در بسیاری از خانواده‌ها گردیده است.

 

شناخت عوامل روی‌آوری به اعتیاد همیشه موضوع نو و جدیدی بوده است و عوامل گرایش به اعتیاد را می‌توان در ابعاد مختلف مورد توجه قرار داد. تاکنون جامعه‌شناسان و روان‌شناسان و به طور کلی محققین و متخصصین در زمینه اعتیاد به موادمخدر عوامل مختلفی را به عنوان فاکتورهای گرایش به اعتیاد ارائه داده‌اند؛ مثلاً گروهی بر این عقیده‌اند که چون این مواد به کاهش استرس کمک می‌کنند، افراد به استعمال آن می‌پردازند. گروهی دیگر آمادگی روان و شخصیت ناهنجار شخصی را عامل اصلی ابتلا به اعتیاد می‌دانند؛ این گروه عقیده دارند افرادی که از نظر روانی و شخصیتی دارای اختلالاتی می‌باشند، به علت این که نمی‌توانند در برابر مشکلات زندگی و شکست‌ها و ناکامی‌ها مقاومت نمایند، برای فرار از این مشکلات به استعمال موادمخدر روی می‌آورند.

 

گروهی بر این عقیده‌اند که بحران‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی، ناراحتی‌ها و استرس‌هایی را به وجود می‌آورند که افراد به منظور کاهش این فشارها به استعمال موادمخدر روی می‌آورند. نتایج بعضی تحقیقات نشان می‌دهد که بعضی از معتادان به علت کاهش دردهای ناشی از بیماری‌های صعب‌العلاج به استفاده از موادمخدر پرداخته و معتاد شده‌اند. شیوع اختلالات روان‌پزشکی نیز در معتادین به موادمخدر بالا بوده و حدوداً 70 تا 90 درصد افراد به اختلالات روانی مبتلا بوده‌اند.

 

شایع‌ترین اختلالات روان‌پزشکی همراه با اعتیاد، افسردگی، اختلالات وابسته به الکل، اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال اضطرابی است. حدود 15 درصد معتادان به موادمخدر اقدام به خودکشی می‌کنند. بیماری‌های روانی همراه با موادمخدر بالا بوده و نیاز به برنامه‌ریزی برای از بین بردن علل آن، زمینه را هر چه بیشتر جهت مبارزه اصولی و از بین بردن این معضل بزرگ اجتماعی فراهم خواهد کرد و همچنین با توجه به این موضوع که بخش قابل توجهی از جامعه معتادان به دلیل بینش و نگرش سطحی و در عین حال خطرناک، در بکارگیری موادمخدر برای تسکین آلام و دردهای ناشی از بیماری‌های جسمانی به دام اعتیاد گرفتار آمده‌اند؛ بررسی مقدماتی و توصیف وضع موجود راجع به نقش بیماری‌های جسمی در گرایش و بروز اعتیاد در مورد 300 بیمار مراجعه‌کننده به یکی از درمانگاه ها مسأله اصلی این تحقیق می‌باشد.

 

روش پژوهش

در این پژوهش توصیفی- مقطعی، پرونده 300 نفر از بیمارانی که به درمانگاه مراجعه کرده و برای آنها تشخیص وابستگی به مواد افیونی گذاشته شده بود، مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه‌ها به طریقه تصادفی ساده بدون محدودیت خاص اما هدفمند انتخاب گردیدند. روش کار بدین صورت بود که تعداد 300 نفر از معتادین که مراجعه کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه روان‌پزشکی براساس چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و معاینات پزشکی انجام شد. در این پژوهش با توجه به توصیفی بودن آن صرفاً اقدام به دریافت و استخراج درصد فراوانی با استفاده از مشخصات توصیفی گردید.

 

بحث

این پژوهش با هدف بررسی و توصیف میزان نقش بیماری‌های جسمی در گرایش و بروز اعتیاد صورت پذیرفته است. اما به دلیل کاستی‌ها و نقص‌های حاصل از حجم کم نمونه‌های مطالعه، میزان آمار به دست آمده ممکن است از کاستی برخوردار باشد و ناچیز به نظر آید، لیکن به عنوان گام‌های اولیه در این زمینه به لحاظ موضوعی تازه، نو و با اهمیت می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.

 

بررسی‌ها نشان می‌دهند که تقریباً در تمامی موارد گرایش به اعتیاد از بعد جسمانی در این مطالعه مردان مطرح هستند و تنها در یک مورد به زنان اشاره شده است که وجود این اکثریت مطلق برای بیماران مرد، می‌تواند به دلیل ابتلا کمتر یا مراجعه کمتر زنان برای ترک اعتیاد یا وجود مشکلات زمینه‌ای همچون مشاغل سخت و محیط کار نامناسب منجر به بیماری‌های جسمی در مردان باشد. مضافاً این که نوع مراودات و ارتباطات اجتماعی در مردان عمومی‌تر و از نوع باز می‌باشد و همین امر امکان دستیابی سریع‌تر و آسان‌تر به مواد را فراهم می‌نماید. امکان دسترسی آسان نیز معلول قرار گرفتن کشور ما در مسیر ترانزیت موادمخدر به غرب می‌باشد. از سوی دیگر، فیزیولوژی خاص و آستانه تحمل کم مردان در مقابل دردها و رنج‌ها می‌تواند با این موضوع ارتباط داشته باشد.

 

در این مطالعه، بیشترین گروه سنی در میان افراد 21 تا 30 سال قرار دارد که این مطلب تقریباً موازی با ارقام کلی سنین ابتلا به اعتیاد در دیگر مطالعات می‌باشد. سنین روتین تشکیل زندگی و اوقات فراغت از خدمت و وارد شدن به صحن اجتماع و لاجرم به همان نسبت مواجهه بیشتر با مشکلات عدیده روانی و جسمانی نسبت به گذشته، علاوه بر پی بردن به عمق معضل و گرفتاری‌های امر اعتیاد در این سنین می‌تواند توجیه‌کننده این مسأله باشد. از آنجایی که محیط خانواده جزو اصلی‌ترین مراکز کنترل رفتار فردی است و بسیاری از این محیط‌ ها در چند سال اخیر به علت اختلال در روابط والدین با فرزندان از جمله به سبب گرفتاری‌های پدر و مادر (مثلاً دو شیفت کار کردن پدر به همراه اشتغال مادر جهت تأمین معیشت خانواده) و یا اعتیاد خود والدین، دچار تزلزل شده و ثبات خانواده با چالش روبرو گردیده است. در نتیجه شاید وجود عوامل دیگر از قبیل بیماری‌های جسمانی در افراد، بهانه خوبی برای توجیه این مسأله در گرایش به سمت موادمخدر باشد.

 

در اغلب موارد شیوع ماده افیونی با تریاک بوده است (1/71%) ولی ماده افیونی در زمان مراجعه برای 3/67% تریاک و 7/21% هروئین می‌باشد و این شاید به این دلیل باشد که به گمان این افراد مصرف مقادیر کم تریاک به نوعی جنبه دارویی داشته و موجب افزایش عملکرد می‌شود ولی با ادامه مصرف و ایجاد وابستگی، نیاز به ماده مخدر قوی‌تر می‌شود. همچنین میزان خلوص هروئین و کاهش قیمت می‌تواند دلیل شیفت به هروئین باشد.

 

بررسی‌های قبلی نشان می‌دهد که اعتیاد به تریاک در گروه‌های سنی بالاتر و اعتیاد به هروئین در گروه‌های سنی پایین‌تر شیوع بیشتری داشته است و بیشترین درصد معتادین به هروئین، اعتیاد خود را در سنین نوجوانی و جوانی آغاز کرده‌اند و در این مطالعه هم این قاعده وجود داشت و اختلاف، چندان زیاد نبود که این شاید باز هم به جهت گرانی تریاک در زمان مطالعه باشد؛ مسأله‌ای که می‌تواند موجب شیفت بیماران مصرف‌کننده تریاک به سمت هروئین بوده باشد.

 

افزایش میزان مصرف شاید نشان از عدم پاسخ‌دهی موادمخدر در افراد معتاد به لحاظ تحمل بوده و از سویی شاید ناشی از کیفیت پایین موادمخدر مصرف شده در افراد مذکور باشد. مصرف تریاک در اکثریت موارد به صورت کشیدنی و متأسفانه در مورد هروئین اغلب به صورت تزریقی بوده است که این موارد می‌تواند از لحاظ شدت اعتیاد، مصرف مؤثرتر و به نوعی رفتار پاراسوئیسیدی باشد چرا که با مضرات وابستگی و احتمال وابستگی همراه نبوده و نیز از جهت خصوصیت لذت‌جویی طی سال‌های اول مصرف، تمایل به ترک مواد وجود ندارد. همچنین طی این سال‌ها احتمال ترک ناموفق هم زیاد بوده است و طی سال‌های اول، مصرف مواد به صورت پنهانی می‌باشد.

 

در بررسی تاریخچه اعتیاد و سیر بیماری افراد، سن شروع اعتیاد در سنین 20 تا 40 سال (50%) و بعد از آن زیر 20 سال با (4/43%) قرار داشته است و این نشان می‌دهد که این سنین در معرض بیشترین استرس‌های اجتماعی همچون بیکاری، عدم موفقیت شغلی، تحصیلی و مالی و مشکلات تأهل توأم با بیماری‌های جسمانی افراد مذکور با افزایش بروز اعتیاد همراه است.

 

در بررسی سابقه ترک قبلی باید به این مطلب اشاره نمود که در اکثر موارد، سابقه ترک ناموفق وجود دارد و این شاید بدین علت باشد که ترک مواد افیونی بیشتر متمرکز به مرحله سم‌زدایی است و ادامه آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین می‌تواند به نوعی تأییدکننده مبنای بیولوژیک برای وابستگی به مواد باشد که امکان ترک موفق را بسیار محدود می‌سازد.

 

در بررسی سابقه بیماری جسمی قبل از اعتیاد که دلیل و محرک اصلی در گرایش به اعتیاد بوده است، وجود بیماری‌های عضلانی- اسکلتی با (5/19%) موارد ابتلا بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است و بعد از آن بیماری‌های دستگاه عصبی و گوارش هر یک با (3/17%) در رده بعد قرار می‌گیرند.

 

وجود مشاغل سخت و طاقت‌فرسا، از قبیل قالی‌بافی و غیره، در کنار سوءتغذیه همراه با عدم تفریحات سالم و کافی با توجه به امکانات کم منطقه و نیز وجود تنش‌ها و استرس‌های روحی و روانی که خود زمینه بیماری‌های جسمی را فراهم می‌کنند، در کنار باورهای غلط و سنتی، زمینه‌های ابتلا به اعتیاد افراد مذکور را فراهم ساخته است.

 

در زمینه بیماری‌های جسمی بعد از اعتیاد هم بیشترین موارد ابتلا مربوط به دستگاه گوارش با 30% موارد و در رده‌های بعد، دستگاه عصبی با 5/19% و دستگاه عضلانی- اسکلتی با 2/15% بیماران بوده است و این می‌تواند به دلیل همان عوارض ناشی از اعتیاد به موادمخدر یا عوارض داروهای تجویز شده در امر درمان افراد مذکور باشد.

 

در سابقه بیماری‌های روان‌پزشکی، از موارد قابل توجه وجود موارد بالای اختلالات روان‌پزشکی همراه به صورت MMD (7/21%)، افکار و اقدام به خودکشی (5/19%) و اختلال شخصیت کلاستر B (3/17%) بوده است که این موارد می‌توانند زمینه‌ساز اختلالات روان‌پزشکی و شخصیتی جهت مصرف مواد و یا به وجود آمدن مشکلات روان‌پزشکی به دنبال مصرف مواد باشند و این موارد دقیقاً مطابق با متون رسمی و مطالعات قبلی می‌باشند.

 

نکته قابل توجه در این بررسی وجود موارد بالای سابقه خانوادگی (63%) در زمینه بیماری‌ روانی و امر اعتیاد می‌باشد که خود این امر با توجه به متون موجود در مورد اعتیاد در این خانواده‌ها و عدم حساسیت لازم، نشانگر زمینه و بستر لازم جهت مقبولیت مواد به عنوان امر بدیهی، آسان و در دسترس آنان می‌باشد.

 

منابع

1- وزیریان م، مستشاری گ. راهنمای کاربردی سوءمصرف‌کنندگان مواد، چاپ دوم، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با همکاری دبیرخانه ستاد مبارزه با موادمخدر تهران، 1381، ص17.

2- ممتازی س. خانواده و سوءمصرف مواد. اولین چاپ، انتشارات مهدیس، 1381.

3- قندی‌زاده الف. اشکالی ح، مانی ی. اختلالات روانی همراه با موادمخدر. مجله علوم پزشکی ایران، جلد 25، شماره 1 و 2، سال 2000، صص 25-30.

4- Gelder M.J, Lpez-Iborjj, Amdreasen NC. New oxford textbook of psychiatry (1st. ed) Roll. Oxford university newyork 2002; PP. 523-530.

5- O’Connor J.D, Fiellin D.A. Pharmacological treatment of heroin – dependent patients. Ann Intern Med 2000; Vol.133, P. 44-45.

6- Kaplan H.I, Sadock B.J. Kaplan and Sadock. Synapses of psychiatry: Behavioral sciences, clinical psychiatry (9ed). Baltimore. Williams and Wilkins. Newyork 2003; PP. 448-452.

7- Farrepp M, Ward Mattick R, and et al. Methadone maintenance treatment opiate dependence a review. B M J 1994; Vol. 309, PP. 997-1001

8- Lehman A.F, Myers C.P. Dixon L.b and et al. Detection of Substance use disorders among psychiatric in patients. J Nerv ment Dis 1996; 184: 223-33.

9- Mowbray C.T, Ribist K.M, Solomon M and et al. Characteristic of dual diagnosis patient admitted to an urban, public psychiatric hospital:an examination of individual. Social and community domains. Am J Drug Alcohol Abuse 1997, Vol.23, PP.309-26.

10- Lewis P.J. Essential clinical pharmacology (5ed). Lancaster, Enagland, MTP press, 1980.

11- Sadock B.J, Sadock V.A, Kaplain H.j. Kaplain and Sadock’s pocket Handbook of clinical psychiatry (3ed). Translated by pouarfkary. N. Philadelphia, Lippincont Williams and Wilkins, Newyork 2001; PP.75-87.

12- Sadock B.I , Sadock V.A. Comperhensive textbook of psychiatry (7ed). Newyork: Lippincot Williams and wilkins 2000; Vol. 1, PP. 1038-106

 

نویسندگان:

دکتر باقر وفایی، استادیار گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز

دکتر محمد پرندآور، پزشک عمومی


نظر بدهید
عنوان :
نام :
پست الکترونیکی :
متن نظر :